حقوق دان

وکیل پایه یک حقوقی وکیفری دادگستری

حقوق دان

وکیل پایه یک حقوقی وکیفری دادگستری

وکیل پایه یک حقوقی دادگستری ،وکیل پایه یک کیفری ،انحصار ورثه ،اصل خواسته و تاخیر تادیه ،جاعل و کلاهبرداری ،فریب در ازدواج ،سهم الارث،اعسار،وکیل پایه یک ملکی ،وکیل حقوقی وارث ،وکیل سرقفلی و کسب‌وکار ،مشاوره حقوقی رایگان ،مشاوره کیفری رایگان ،مشاوره حقوقی آنلاین ،مشاور حقوقی تلفنی ،مشاور کیفری آنلاین ،مشاوره کیفری تلفن

آخرین مطالب
۰۴
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

آیا در مورد قوانین مربوط به عقد قرارداد اطلاعاتی دارید ؟

 

قوانین مربوط به قراردادها در ایران بر اساس قانون مدنی و سایر قوانین مرتبط تنظیم شده‌اند. قرارداد به توافقی حقوقی بین دو یا چند نفر اطلاق می‌شود که در آن، طرفین تعهداتی را بر عهده می‌گیرند. برای اعتبار یک قرارداد، عناصر زیر باید رعایت شوند:

 

قصد و رضایت طرفین: هر دو طرف باید به صورت آزادانه و بدون اکراه به توافق رسیده باشند.

اهلیت طرفین: افراد باید از نظر قانونی توانایی انعقاد قرارداد را داشته باشند.

موضوع معین: موضوع قرارداد باید کاملاً مشخص و قابل تحقق باشد.

مشروعیت موضوع و علت: موضوع و علت قرارداد نباید خلاف شرع، قانون یا نظم عمومی باشد.

مفاد قرارداد

مفاد قرارداد باید به گونه‌ای نوشته شوند که ابهامی در آن‌ها وجود نداشته باشد و تمام جزئیات مهم را در بر بگیرند. این مفاد شامل موارد زیر است:

 

عنوان یا موضوع قرارداد: باید به وضوح تعیین شود و مرتبط با مفاد قرارداد باشد.

طرفین قرارداد: اطلاعات کامل طرفین از جمله نام، آدرس و شماره تماس باید ذکر شود.

مدت قرارداد: در صورت نیاز، مدت زمان اعتبار قرارداد باید مشخص شود.

ثمن یا مبلغ قرارداد: مبلغ مورد توافق باید دقیق و روشن باشد.

شرایط عقد قرارداد: شرایط خاصی که باید برای اعتبار قرارداد رعایت شوند.

تعهدات طرفین: وظایف و مسئولیت‌هایی که هر طرف باید انجام دهد.

ضمانت اجرا: تدابیری که برای اطمینان از اجرای تعهدات در نظر گرفته شده‌اند.

نکات مهم در تنظیم قرارداد

دقت در نگارش: استفاده از عبارات روشن و بدون ابهام و رعایت دقیق نکات نگارشی.

مشاوره حقوقی: قبل از امضای قرارداد، مشورت با وکیل یا مشاور حقوقی توصیه می‌شود.

تسلط به قوانین: آگاهی از قوانین مرتبط با موضوع قرارداد برای تنظیم صحیح آن ضروری است.

حل اختلاف

در صورت بروز اختلاف، قرارداد باید روش‌های حل اختلاف را مشخص کند، مانند مذاکره، میانجی‌گری یا داوری.

 

این توضیحات بخشی از اصول و نکات کلیدی مربوط به قراردادها در حقوق ایران است. برای اطلاعات بیشتر و مشاوره تخصصی، بهتر است با یک وکیل متخصص حقوق دان در این زمینه مشورت نمایید .

در ادامه، تفاوت بین دو دعوای اعلام بطلان معامله و دعوای ابطال قرارداد را بررسی خواهم کرد:

 

دعوای اعلام بطلان معامله:

زمان مطرح شدن: این دعوا زمانی مطرح می‌شود که قرارداد از ابتدا فاقد شرایط صحت بوده و با دستور مرجع صالح (دادگاه حقوقی محل اقامت خوانده یا محل وقوع ملک در خصوص قراردادهای با موضوع اموال غیر منقول) باید باطل و بی‌اعتبار شود.

موارد مشترک: پس از قطعیت رای دادگاه، قرارداد فاقد اثر است.

مثال: اگر قراردادی از ابتدا باطل بوده و شرایط صحت را نداشته باشد، دعوای اعلام بطلان معامله مطرح می‌شود.

دعوای ابطال قرارداد:

زمان مطرح شدن: این دعوا زمانی مطرح می‌شود که قرارداد در زمان تنظیم شده دارای شرایط اساسی مقرر در ماده ١٩٠ قانون مدنی (روابط اساسی صحت معاملات) بوده است، اما بعداً معلوم می‌شود که در زمان عقد عیب یا ایرادی پنهان بوده و یا طرفین به آن توجهی نکرده‌اند.

مثال: اگر وکیل خارج از حدود اختیارات موکل خود معامله‌ای کند، دعوای ابطال قرارداد مطرح می‌شود.

با توجه به تفاوت‌های فوق، می‌توانید در انتخاب موضوع دعوا، تصمیم درست را بگیرید. اگر سوالات بیشتری دارید یا به کمک نیاز دارید، میتوانید با وکلای متخصص حقوق دان در تماس باشید.

حقوق دان 09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۴
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

در مورد تخلیه امکان تجاری چه می‌دانید ؟

 

دعوای تخلیه اماکن تجاری به معنای درخواست حقوقی از سوی صاحب ملک یا موجر برای تخلیه فرد یا شرکتی است که به عنوان مستاجر در ملک فعالیت دارد.

 این درخواست ممکن است به دلایل مختلفی از جمله عدم پرداخت اجاره، تخریب و آسیب دیدگی به ملک، استفاده از ملک برای اهداف غیرتجاری یا عدم رعایت شرایط قرارداد اجاره و غیره ارائه شود.

شرایط دعوای تخلیه اماکن تجاری متفاوت است بسته به اینکه قرارداد اجاره مشمول کدام قانون است. دو قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ و ۱۳۷۶ وجود دارد که احکام آنها متفاوت است1. اماکن تجاری که تا سال ۱۳۷۶ اجاره داده شده‌اند، مشمول قانون مصوب ۱۳۵۶ می‌باشند. بر اساس این قانون، پس از پایان یافتن مدت قرارداد اجاره، نمی‌توان مستاجر را وادار به تخلیه نمود؛ مگر در صورت وجود شرایطی که در این قانون ذکر شده است. از جمله شرایط طرح دعوی تخلیه اماکن تجاری بر اساس ماده‌های ۱۴ و ۱۵ قانون ۱۳۵۶، می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

در صورتی که مستاجر، بدون اذن مالک اقدام به اجاره دادن مالک موذد اجاره را به غیر اجاره دهد.

در شرایطی که مستاجر، از مورد اجاره، بر خلاف مقصودی که در اجاره‌نامه آمده، استفاده یا شغل خود را تغییر دهد، به نحوی که مشابه مورد مذکور در قرارداد نباشد.

در صورتی که مالک به ملک اجاره‌ای خود نیاز داشته باشد.

البته، ادامه توضیحات در مورد دعاوی تخلیه اماکن تجاری به شرح زیر است:

بر اساس قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۷۶، اماکن تجاری که بعد از سال ۱۳۷۶ اجاره داده شده‌اند، تخلیه ملک تجاری مشمول این قانون می‌باشد. برای طرح دعوی تخلیه بر اساس این قانون، اجاره‌نامه باید به صورت کتبی، با امضای طرفین و دو شاهد تنظیم شده باشد. شرایط طرح دعوی تخلیه ملک تجاری بر اساس این قانون عبارتند از:

پایان یافتن مدت قرارداد اجاره.

عدم پرداخت اجاره بها توسط مستاجر.

انجام اقداماتی بر خلاف قرارداد اجاره.

تعدی و تفریط در مورد اجاره.

در صورتی که مستاجر از پرداخت اجاره خودداری کند یا شغل خود را تغییر دهد و یا در ملک اجاره‌ای تعدی و تفریط کند، حق دریافت سرقفلی ملک را نخواهد داشت.

همچنین، بر اساس ماده یک قانون الحاق یک ماده به قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۵/۸/۱۳۶۵، برای کلیه اماکن اجاره‌ای که به وسیله سند رسمی و بدون دریافت سرقفلی یا مبلغ رهن، اجاره داده می‌شود، در صورتی که قرارداد اجاره با توافق طرفین تمدید نشده باشد، راس موعد مقرر می‌توان درخواست تخلیه کرد.

در نهایت، حکم تخلیه اماکن تجاری در صلاحیت کدام دادگاه است؟ این موضوع بستگی به موقعیت ملک و جزئیات دیگر دارد، اما معمولاً شورای حل اختلاف یا دادگاه‌های محلی صلاحیت رسیدگی به این دعاوی را دارند.

 

بر اساس قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۷۶، اماکن تجاری که بعد از سال ۱۳۷۶ اجاره داده شده‌اند، تخلیه ملک تجاری مشمول این قانون می‌باشد. برای طرح دعوی تخلیه بر اساس این قانون، اجاره‌نامه باید به صورت کتبی، با امضای طرفین و دو شاهد تنظیم شده باشد. شرایط طرح دعوی تخلیه ملک تجاری بر اساس این قانون عبارتند از:

 

پایان یافتن مدت قرارداد اجاره.

عدم پرداخت اجاره بها توسط مستاجر.

انجام اقداماتی بر خلاف قرارداد اجاره.

تعدی و تفریط در مورد اجاره.

در صورتی که مستاجر از پرداخت اجاره خودداری کند یا شغل خود را تغییر دهد و یا در ملک اجاره‌ای تعدی و تفریط کند، حق دریافت سرقفلی ملک را نخواهد داشت.

 

همچنین، بر اساس ماده یک قانون الحاق یک ماده به قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۵/۸/۱۳۶۵، برای کلیه اماکن اجاره‌ای که به وسیله سند رسمی و بدون دریافت سرقفلی یا مبلغ رهن، اجاره داده می‌شود، در صورتی که قرارداد اجاره با توافق طرفین تمدید نشده باشد، راس موعد مقرر می‌توان درخواست تخلیه کرد.

 

در نهایت، حکم تخلیه اماکن تجاری در صلاحیت کدام دادگاه است؟ 

این موضوع بستگی به موقعیت ملک و جزئیات دیگر دارد، اما معمولاً شورای حل اختلاف یا دادگاه‌های محلی صلاحیت رسیدگی به این دعاوی را دارند.

 

 

امیدوارم این توضیحات برای شما مفید بوده باشد. اگر سوال دیگری دارید یا به کمک بیشتری نیاز دارید،با وکلای متخصص حقوق دان در تماس باشید.

حقوق دان 09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۴
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

آیا در مورد دعاوی تخلیه ملک اطلاعاتی دارید ،اگر اطلاعاتی ندارید با ما همراه باشید تا انتهای این مقاله:

 

در مورد دعاوی مربوط به تخلیه املاک مسکونی، اطلاعات زیر را برای شما آماده کرده‌ام:

مراحل گرفتن دستور تخلیه:

شورای حل اختلاف: سریع‌ترین روش برای گرفتن حکم تخلیه، اقدام از طریق شورای حل اختلاف است. برای استفاده از این روش، قرارداد اجاره‌نامه باید پس از سال 1376 و با رعایت موارد قانونی منعقد شده باشد.

اجرای احکام: دستور تخلیه به عنوان یک دستور لازم‌الاجرا از واحد اجرای احکام صادر می‌شود و امکان اعتراض برای مستاجر وجود ندارد.

زمان اعلام تخلیه به مستاجر:

پس از صدور رأی و اعلام آن، مستاجر مهلت 72 ساعته برای تخلیه ملک دارد.

نکات مهم درخواست تخلیه:

اجاره‌نامه: اجاره‌نامه باید در دو یا سه نسخه کتبی باشد و همه‌ نسخه‌ها باید به امضای حداقل دو شاهد بالغ و عاقل معتبر رسیده باشند.

مدت زمان اجاره: مدت زمان اجاره و تاریخ تخلیه در قرارداد مشخص باید ذکر شده باشد.

دعاوی تخلیه ملک مسکونی:

دعاوی تخلیه ملک ناشی از روابط استیجاری است، یعنی وقتی دعوی تخلیه مطرح می‌شود قاضی باید به دنبال احراز رابطه استیجاری بین طرفین باشد.

قوانین کامل تخلیه ملک مسکونی:

تخلیه فوری: برای تخلیه فوری ملک مسکونی، موجر باید به شعبه حل اختلاف مراجعه کند و مبلغ ودیعه ملک را به حساب دادگستری واریز کند.

ابلاغ اجراییه: ابلاغ اجراییه تخلیه ملک مسکونی به مستاجر انجام می‌شود.

این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا با فرآیند تخلیه املاک مسکونی و مراحل قانونی مربوط به آن آشنا شوید. اگر سوالات بیشتری دارید یا به راهنمایی خاصی نیاز دارید، به وکلای متخصص حقوق دان مراجعه کنید.

حقوق دان ،09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۴
ارديبهشت

حقوق دان,09017707167

هرآنچه در مورد سرقفلی و دعاوی مربوط به آن باید بدانید در این مقاله برای شما جمع آوری شده 

 

سرقفلی یک مفهوم حقوقی مرتبط با اجاره‌نامه‌ها و اماکن تجاری است. در ادامه به توضیحات کامل و جامع درباره سرقفلی می‌پردازم:

مفهوم سرقفلی:

سرقفلی یک حق معنوی است که تاجر (مستأجر) برای تقدم در اجاره محل کسب و کار خود دارد.

این حق در قانون قدیمی موجر و مستاجر با نام “حق کسب و پیشه” یا “تجارت” شناخته می‌شد.

مستاجران اماکن تجاری از این حق برای حفظ شهرت و اعتبار کسب‌وکار خود استفاده می‌کنند.

تفاوت با حق کسب و پیشه:

حق کسب و پیشه نیز مرتبط با اماکن تجاری است، اما مبنای آن تلاش، موفقیت کسبی و حسن شهرت مغازه‌دار است.

حق کسب و پیشه به عنوان “سرقفلی مجازی” نیز شناخته می‌شود.

تغییرات در قانون:

قانون روابط موجر و مستاجر در سال ۱۳۵۶ تدوین شد و بیست سال بعد، در سال ۷۶، تغییراتی در آن ایجاد شد.

در قانون جدید، مفهوم “حق کسب و پیشه” به “سرقفلی” تغییر کرد.

این تغییرات با هدف حفظ حقوق مستاجران اماکن تجاری در مقابل مالکان انجام شد.

حقوق مستاجران:

مستاجران تا زمانی که بخواهند، ملک را در اجاره خود نگه دارند و قرارداد به صورت خودکار تمدید می‌شود.

اگر مالک به یکی از سه دلیل زیر بخواهد قرارداد را به اتمام برساند، باید مبلغی تحت عنوان “حق کسب و پیشه” یا “سرقفلی” به مستاجر پرداخت کند:

تخریب یا بازسازی ملک

استفاده شخصی از ملک توسط مالک یا خویشاوندان نزدیک

نیاز مالک به ملک برای شغل خود

تفاوت با اماکن مسکونی:

سرقفلی تنها برای اماکن تجاری تعریف می‌شود؛ زیرا اماکن مسکونی به واسطه زندگی کردن افراد داخل آن، به ارزش و اعتبارش افزوده نمی‌شود

تاریخچه قانونی:

قانون روابط موجر و مستاجر در سال ۱۳۵۶ تدوین و در سال ۱۳۷۶ با تغییراتی مواجه شد.

در قانون جدید، مفهوم سرقفلی با تغییراتی نسبت به “حق کسب و پیشه” مطرح شده است.

انواع سرقفلی:

سرقفلی ناشی از حق کسب و پیشه: این نوع سرقفلی به تلاش و موفقیت کسبی و حسن شهرت مغازه‌دار ارتباط دارد.

سرقفلی واقعی: این نوع سرقفلی به استعداد و امکانات محل کسب ارتباط دارد و مبنای قراردادی دارد1.

دعاوی مربوط به سرقفلی:

دعاوی مختلفی می‌توانند در ارتباط با سرقفلی مطرح شوند، از جمله:

الزام به تنظیم سند رسمی صلح سرقفلی

تعدیل اجاره بها:

 

الزام به تنظیم سند رسمی صلح سرقفلی یکی از دعاوی حقوقی است که در رابطه با انتقال حق سرقفلی در املاک تجاری مطرح می‌شود. ۱_این دعوا زمانی ایجاد می‌شود که مستأجر یا خریدار حق سرقفلی، خواستار تنظیم سند رسمی برای انتقال حق سرقفلی به نام خود است.

مراحل الزام به تنظیم سند رسمی:

ابتدا، طرفین باید در مورد انتقال حق سرقفلی و شرایط آن به توافق برسند.

سپس، در صورتی که مالک از تنظیم سند رسمی امتناع کند، مستأجر می‌تواند از طریق دادگاه دعوای الزام به تنظیم سند را مطرح کند.

دادخواست الزام به تنظیم سند:

دادخواست باید شامل تمام جزئیات مربوط به قرارداد اجاره و شرایط انتقال حق سرقفلی باشد.

۲-مستاجر باید ادله و مدارک لازم را برای اثبات حق خود ارائه دهد.

رسیدگی در دادگاه:

پس از طرح دادخواست، دادگاه جلسه رسیدگی را تعیین می‌کند.

در جلسه رسیدگی، دادگاه به استماع دفاعیات طرفین می‌پردازد و در صورت لزوم، حکم الزام به تنظیم سند را صادر می‌کند.

انتقال حق سرقفلی:

انتقال حق سرقفلی می‌تواند به صورت اختیاری یا اجباری باشد.

۱_در صورت اختیاری، مالک می‌تواند با رضایت خود حق سرقفلی را به دیگری منتقل کند.

۲_در صورت اجباری، دادگاه می‌تواند مالک را به تنظیم سند رسمی ملزم کند.

تفاوت‌های قانونی:

در قانون روابط موجر و مستأجر سال ۵۶، الزام به تنظیم سند رسمی برای انتقال حق کسب و پیشه وجود داشت.

در قانون سال ۷۶، این الزام برداشته شده و انتقال می‌تواند از طریق اسناد عادی نیز صورت گیرد.

 

 

تخلیه ملک سرقفلی دار به دلیل نیاز شخصی

 

 یکی از مواردی است که در قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۵۶ پیش‌بینی شده است. در این حالت، موجر می‌تواند با پرداخت کل حق کسب یا پیشه یا تجارت، ملک را تخلیه کند.

شرایط تخلیه به دلیل نیاز شخصی:

موجر باید نیازمند کسب و کار در محل اجاره و احتیاج شخصی داشته باشد.

۱_اگر موجر دارای حرفه و شغل معین و مستمر باشد، نمی‌تواند تخلیه را تقاضا کند، مگر اینکه مدارکی مبنی بر بیکاری یا ناتوانی در تصدی شغل فعلی ارائه دهد.

نیاز فعلی موجر:

۲_موجر باید نیاز فعلی به کسب و کار در محل داشته باشد و نمی‌تواند به استناد احتیاج در آینده درخواست تخلیه کند.

احتیاج مادی موجر:۳_موجر باید نیاز مادی واقعی به اشتغال در محل داشته باشد، به گونه‌ای که عدم اشتغال در آن محل موجبات عسر و حرج وی را فراهم کند.

دادخواست تخلیه:

دادخواست باید شامل مشخصات طرفین، خواسته یا موضوع تقاضای صدور حکم تخلیه، دلایل و منضمات مانند تصویر مصدق سند مالکیت، اجاره‌نامه و شهادت شهود باشد

رسیدگی دادگاه:

دادگاه به استماع دفاعیات طرفین می‌پردازد و در صورت اثبات نیاز شخصی موجر، حکم به تخلیه صادر می‌کند.

 

تخلیه ملک سرقفلی دار به علت انتقال به غیر

 

 یکی از مواردی است که در قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۵۶ پیش‌بینی شده است. این موضوع زمانی مطرح می‌شود که مستاجر حق انتقال منافع مورد اجاره به شخص دیگری را نداشته باشد و بدون اجازه موجر، اقدام به انتقال کند.

شرایط تخلیه به علت انتقال به غیر:

اگر در اجاره‌نامه حق انتقال به غیر به صراحت قید نشده باشد، انتقال منافع عین مستاجره توسط مستاجر به شخص دیگری، خلاف قانون است.

موجر در این صورت می‌تواند اقدام به طرح دعوی تخلیه ملک به دلیل انتقال به غیر نماید.

دادخواست تخلیه:

موجر باید دادخواست تخلیه ملک را به دادگاه ارائه دهد و در آن مستاجر و شخصی که ملک به وی منتقل شده را به عنوان خوانده ذکر کند.

دادگاه صالح برای رسیدگی، دادگاه محل وقوع ملک است.

رسیدگی دادگاه:

دادگاه پس از بررسی مدارک و شنیدن دفاعیات طرفین، در صورت اثبات انتقال غیرقانونی، حکم به تخلیه ملک صادر می‌کند.

دادگاه ممکن است موضوع را برای تعیین میزان حق کسب و پیشه به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع دهد.

پرداخت حق کسب و پیشه:

در صورت صدور حکم تخلیه، موجر ملزم به پرداخت نصف حق کسب و پیشه به مستاجر است.

مستاجر باید ظرف مدت معینی پس از دریافت حق کسب و پیشه، ملک را تخلیه کند.

 

تخلیه ملک به علت تخریب و نوسازی

باشه، در مورد تخلیه ملک دارای سرقفلی به دلیل تخریب و نوسازی، به شما توضیحات زیر را ارائه می‌دهم:

باشه، در مورد تخلیه ملک دارای سرقفلی به دلیل تخریب و نوسازی، به شما توضیحات زیر را ارائه می‌دهم:باشه، در مورد تخلیه ملک دارای سرقفلی به دلیل تخریب و نوسازی، به شما توضیحات زیر را ارائه می‌دهم:

دلایل تخلیه ملک دارای سرقفلی:

تغییر شغل مستاجر: اگر مستاجر (صاحب سرقفلی) تغییر شغل داده باشد، مالک می‌تواند “بدون پرداخت” مبلغی تحت عنوان حق کسب و پیشه یا تجارت، تقاضای تخلیه ملک را نماید. البته تغییر شغل باید به نحوی باشد که شغل جدید در همان رسته شغلی و مشابه محسوب نشود.

انتقال ملک توسط مستاجر به دیگری: اگر مستاجر ملک را به دیگری منتقل کرده باشد، مالک می‌تواند با پرداخت “نصف حق کسب و پیشه یا تجارت”، تقاضای تخلیه را نماید.

مستندات مورد نیاز:

سند مالکیت: باید دارای سند مالکیت ملک باشید.

قرارداد اجاره: اگر قرارداد اجاره وجود دارد، آن را ارائه دهید.

استشهادیه محلی: در صورت عدم وجود قرارداد اجاره، استشهادیه محلی مبنی بر تصرفات خوانده را ارائه دهید.

پروانه ساختمان: مالک باید پروانه ساختمان دارای اعتبار صادره از شهرداری را داشته باشد.

کارشناس رسمی دادگستری:

برای تعیین حق کسب و پیشه و تجارت، می‌توانید نظر کارشناس رسمی دادگستری را جلب نماید.

 

دلایل تخلیه ملک دارای سرقفلی:

تغییر شغل مستاجر: اگر مستاجر (صاحب سرقفلی) تغییر شغل داده باشد، مالک می‌تواند “بدون پرداخت” مبلغی تحت عنوان حق کسب و پیشه یا تجارت، تقاضای تخلیه ملک را نماید. البته تغییر شغل باید به نحوی باشد که شغل جدید در همان رسته شغلی و مشابه محسوب نشود.

انتقال ملک توسط مستاجر به دیگری: اگر مستاجر ملک را به دیگری منتقل کرده باشد، مالک می‌تواند با پرداخت “نصف حق کسب و پیشه یا تجارت”، تقاضای تخلیه را نماید.

مستندات مورد نیاز:

سند مالکیت: باید دارای سند مالکیت ملک باشید.

قرارداد اجاره: اگر قرارداد اجاره وجود دارد، آن را ارائه دهید.

استشهادیه محلی: در صورت عدم وجود قرارداد اجاره، استشهادیه محلی مبنی بر تصرفات خوانده را ارائه دهید.

پروانه ساختمان: مالک باید پروانه ساختمان دارای اعتبار صادره از شهرداری را داشته باشد.

کارشناس رسمی دادگستری:

برای تعیین حق کسب و پیشه و تجارت، می‌توانید نظر کارشناس رسمی دادگستری را جلب کنید.

با توجه به مستندات مذکور، می‌توانید به حق تخلیه ملک دارای سرقفلی برسید. 🌟

 

 

انتقال ملک توسط مستاجر به دیگری: اگر مستاجر ملک را به دیگری منتقل کرده باشد، مالک می‌تواند با پرداخت “نصف حق کسب و پیشه یا تجارت”، تقاضای تخلیه را نماید.

مستندات مورد نیاز:

سند مالکیت: باید دارای سند مالکیت ملک باشید.

قرارداد اجاره: اگر قرارداد اجاره وجود دارد، آن را ارائه دهید.ا

ستشهادیه محلی: در صورت عدم وجود قرارداد اجاره، استشهادیه محلی مبنی بر تصرفات خوانده را ارائه دهید.

پروانه ساختمان: مالک باید پروانه ساختمان دارای اعتبار صادره از شهرداری را داشته باشد.

کارشناس رسمی دادگستری:

برای تعیین حق کسب و پیشه و تجارت، می‌توانید نظر کارشناس رسمی دادگستری را جلب کنید.

با توجه به مستندات مذکور، می‌توانید به حق تخلیه ملک دارای سرقفلی برسید. 

.

برای اطلاعات دقیق‌تر و مشاوره حقوقی تخصصی، توصیه می‌شود با یک وکیل متخصص حقوق دان در این زمینه مشورت نمایید. 

حقوق دان 09017707167د.

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۴
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

مراحل دریافت الزام به پایان کار را میدانید ؟

 

الزام به دریافت پایان کار یکی از مراحل مهم در فرآیند ساخت و ساز است که برای تأیید اتمام قانونی پروژه‌های ساختمانی و انتقال رسمی سند ملکی انجام می‌شود. پایان کار نشان‌دهنده این است که ساختمان مطابق با مقررات و استانداردهای مورد نظر شهرداری ساخته شده و تمامی عملیات ساختمانی به پایان رسیده است.

مراحل قانونی دریافت پایان کار شامل موارد زیر است:

تقاضای مالک: مالک یا وکیل قانونی او باید درخواست خود برای دریافت پایان کار را به شهرداری ارائه دهد.

ارائه مدارک: مدارک لازم برای اخذ پایان کار، شامل نقشه‌های ساختمانی، گواهی‌های استحکام بنا و تأییدیه‌های کارشناسان و مهندسین ناظر، باید ارائه شود.

بازدید کارشناسان: کارشناسان شهرداری از ساختمان بازدید کرده و در صورت تأیید، امکان صدور پایان کار وجود دارد.

رعایت مقررات: در صورتی که ساختمان دارای خلافی باشد، بر اساس کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری، مشمول جریمه خواهد شد و باید جریمه پرداخت شود تا امکان اخذ پایان کار فراهم شود.

در صورتی که سازنده یا پیمانکار پس از پایان عملیات ساختمانی، گواهی پایان کار را اخذ نکند و تعهدات قراردادی را اجرا نکند، مالک می‌تواند از طریق مراجع قضایی الزام به دریافت پایان کار را درخواست کند.

 در صورت محکومیت سازنده و امتناع وی از اجرای حکم، مالک می‌تواند با هزینه پایان کار سازنده، اقدامات لازم را انجام دهد و همچنین می‌تواند خسارت تأخیر در ایفای تعهد را مطالبه کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره حقوقی در این زمینه، توصیه می‌شود با وکلای متخصص حقوق دان در امور ملکی مشورت نمایید.

حقوق دان 09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۳
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

آی میدانید اخذ صورت مجلس تفکیکی در مورد ساختمان هایی که واحدهای جداگانه یا چند گانه دارند چگونه است ؟

 

صورت مجلس تفکیکی سندی است که پس از ساخت یک آپارتمان و برای تفکیک واحدهای مستقل آن از یکدیگر تهیه می‌شود. این سند شامل مشخصات دقیق هر واحد، مانند مساحت، شماره‌گذاری و حدود اربعه آن‌ها است، بدون اینکه به مالکیت خصوصی واحدها اشاره کند1.

مراحل اخذ صورت مجلس تفکیکی به شرح زیر است:

دریافت گواهی پایان کار ساختمان از شهرداری.

مراجعه به دفتر اسناد رسمی و تقدیم درخواست برای صدور صورت مجلس تفکیکی.

ارسال تقاضا توسط سردفتر به اداره ثبت اسناد و املاک.

بررسی و تایید توسط کارشناس اداره ثبت اسناد و املاک.

پرداخت هزینه‌های مربوطه توسط متقاضی.

صدور صورت مجلس تفکیکی توسط اداره ثبت.

این فرآیند به تعیین مالکیت مستقل برای هر واحد کمک می‌کند و در نهایت امکان صدور سند مالکیت جداگانه برای هر واحد را فراهم می‌آورد. اگر ساختمان قبل از تفکیک متعلق به یک نفر بوده، پس از تفکیک نیز تمام واحدها متعلق به همان فرد خواهند بود. اما اگر ساختمان دارای چند مالک مشاعی بوده، پس از تفکیک، هر واحد با قدرالسهم مشخص به مالکین تعلق می‌گیرد.

صورت مجلس تفکیکی برای ساختمان‌هایی که دارای واحدهای چندگانه هستند، به منظور تعیین مالکیت مستقل برای هر واحد و امکان صدور سند مالکیت جداگانه برای آن‌ها تهیه می‌شود. این فرآیند شامل تعریف دقیق حدود اربعه و مساحت هر واحد و شماره‌گذاری آن‌ها است.

 

مراحل اخذ صورت مجلس تفکیکی عبارتند از:

 

دریافت گواهی پایان کار از شهرداری پس از پایان عملیات ساختمانی و تایید مهندس ناظر.

مراجعه به دفتر اسناد رسمی و تسلیم درخواست برای صدور صورت مجلس تفکیکی.

ارسال تقاضا توسط سردفتر به اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک.

بررسی و تایید توسط کارشناس اداره ثبت اسناد و املاک.

پرداخت هزینه‌های مربوطه توسط متقاضی.

صدور صورت مجلس تفکیکی توسط اداره ثبت.

در صورتی که ساختمان قبل از تفکیک متعلق به یک نفر بوده، پس از تفکیک نیز تمام واحدها متعلق به همان فرد خواهند بود. اما اگر ساختمان دارای چند مالک مشاعی بوده، پس از تفکیک، هر واحد با قدرالسهم مشخص به مالکین تعلق می‌گیرد.

 

برای اطلاعات بیشتر و جزئیات دقیق‌تر، می‌توانید با وکلای حقوق دان و متخصص در این زمینه مشورت نمایید. 

حقوق دان 09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۳
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

آیا تفاوت سند رسمی وعادی را میدانید ،اگر نمی دانید با ما همراه شوید وتا پایان این مقاله با ما همراه شوید.

 

سند رسمی و عادی در ایران به دو دسته از اسناد حقوقی اشاره دارند که در اثبات و اعمال حقوقی نقش مهمی دارند.

سند رسمی اسنادی هستند که توسط مأمورین رسمی و مجاز با رعایت قوانین و مقررات تنظیم می‌شوند. این اسناد در اداره ثبت اسناد و املاک یا دفاتر اسناد رسمی و همین‌طور دفتر ثبت اسناد و املاک به ثبت می‌رسند.

 سند رسمی برای افرادی از جمله طرفین دعوی و وارث آن‌ها و همین‌طور قائم‌مقام آنها معتبر است.

سند عادی اسنادی هستند که توسط خود اشخاص تنظیم می‌شوند و در اداره ثبت اسناد و املاک یا دفتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مأمورین رسمی ثبت نمی‌شوند.

 این اسناد معمولاً دارای استانداردهای لازم نیستند و می‌توانند شامل مواردی مانند قولنامه اجاره خانه باشند.

به طور خلاصه، تفاوت اصلی بین سند رسمی و عادی در نحوه تنظیم و ثبت آن‌ها است. سند رسمی با رعایت تشریفات قانونی و توسط مأمورین رسمی تنظیم می‌شود و اعتبار قانونی بیشتری دارد، در حالی که سند عادی توسط خود اشخاص تنظیم می‌شود و ممکن است برای اثبات برخی موارد در دادگاه کافی نباشد. 

برای اینکه سند عادی مشکلی برای طرفین ایجاد نکند و اعتبار لازم را داشته باشد، باید ضوابط و شرایط خاصی را رعایت کنید. در اینجا به طور مفصل و جامع به توضیح این ضوابط می‌پردازم:

امضاء یا مهر طرفین: امضاء یا مهر طرفین در سند عادی بسیار مهم است و باید حتماً وجود داشته باشد. امضاء نشان‌دهنده تأیید محتوای سند توسط طرفین است.

تاریخ تنظیم: تاریخ تنظیم سند باید به وضوح درج شود تا زمان انجام تعهدات مشخص باشد.

مشخصات دقیق طرفین: اطلاعات شناسایی کامل طرفین مانند نام، نام خانوادگی، کد ملی، آدرس دقیق و سایر مشخصات هویتی باید در سند ذکر شود.

موضوع معامله: موضوع معامله یا تعهد باید به صورت دقیق و واضح توصیف شود تا ابهامی در آن وجود نداشته باشد.

شرایط و جزئیات تعهدات: تمامی شرایط و جزئیات مربوط به تعهدات طرفین، از جمله مدت زمان، مبلغ، نحوه پرداخت و غیره باید به طور کامل بیان شود.

شهود: در صورت امکان، حضور شهود و امضاء آن‌ها در سند می‌تواند به اعتبار بیشتر سند کمک کند.

رعایت قوانین مربوطه: باید از قوانین و مقررات مربوط به موضوع سند پیروی شود. به عنوان مثال، در مورد املاک، رعایت قوانین مربوط به معاملات املاک ضروری است.

اجتناب از سند سفید امضاء: از امضاء کردن اسنادی که متن آن‌ها ناقص است یا متنی ندارند، باید اجتناب شود، زیرا این امر می‌تواند منجر به سوءاستفاده شود.

تنظیم توسط متخصص: توصیه می‌شود که سند توسط یک وکیل یا مشاور حقوقی متخصص تنظیم شود تا از دقت و صحت آن اطمینان حاصل شود.

ثبت در دفاتر رسمی: در صورتی که ممکن است، ثبت سند در دفاتر رسمی می‌تواند به اعتبار آن کمک کند، حتی اگر سند عادی باشد.

با رعایت این ضوابط، می‌توانید از اعتبار سند عادی خود اطمینان حاصل کنید و از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری نمایید. امیدوارم این توضیحات برای شما مفید بوده باشد.

حقوق دان 09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۳
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

آیا میدانید در چه شرایطی می توان افزایش خواسته دعوا را به دادگاه ارائه داد؟

 

افزایش خواسته دعوا یکی از مفاهیم حقوقی است که در قانون آیین دادرسی مدنی ایران تعریف شده است. این امکان به خواهان داده می‌شود تا در صورت نیاز، خواسته‌ی خود را تا پایان اولین جلسه دادرسی افزایش دهد، به شرطی که افزایش خواسته با موضوع دعوا هم‌منشأ باشد.

 

شرایط افزایش خواسته دعوا عبارتند از:

 

افزایش خواسته باید مربوط به خواسته اولیه‌ای باشد که توسط خواهان تقاضا شده است.

افزایش خواسته باید تا پایان اولین جلسه دادرسی اعلام شود.

هر دو خواسته (اولیه و افزایش یافته) باید از منشأ واحدی باشند.

برای مثال، اگر خواهان در دعوای اجرت‌المثل یک ملک، مبلغی را تقاضا کرده باشد، نمی‌تواند به عنوان افزایش خواسته، مبلغی را نیز به عنوان خسارت وارده به همان ملک اضافه کند، زیرا منشأ خواسته اول، غصب و منشأ خواسته دوم، اتلاف است و این دو منشأ متفاوت هستند.

 

محدودیت‌های افزایش خواسته دعوا:

 

افزایش خواسته نباید موجب تغییر ماهیت دعوا شود.

افزایش خواسته نباید به گونه‌ای باشد که با خواسته اولیه بی‌ارتباط باشد.

در صورتی که خواهان پس از اولین جلسه دادرسی بخواهد خواسته خود را افزایش دهد، دیگر نمی‌تواند این تقاضا را با عنوان افزایش خواسته به دادگاه ارائه دهد و برای طرح دعوا نیازمند دادخواست جدید است.

 

امیدوارم توضیحات بالا به شما کمک کرده باشد. اگر سوال بیشتری دارید یا نیاز به راهنمایی خاصی دارید، با وکلای حقوق دان تماس بگیرید.

حقوق دان 09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۳
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

ایرادات شکلی دادخواست چیست و چند گونه است؟

 

🔹ایراد عدم صلاحیت:

اگر دادگاه رسیدگی کننده به دعوا صلاحیت محلی یا نسبی برای رسیدگی به آن را نداشته باشد، خوانده می تواند ایراد عدم صلاحیت نسبی را طرح کند و در صورتی که دادگاه آن را موجه بداند، قرار عدم صلاحیت صادر می کند؛ اما اگر خوانده اعتراضی نکرده یا خارج از مهلت اعتراض نماید، دادگاه به رسیدگی ادامه خواهد داد گفتنی است که مهلت طرح ایراد عدم صلاحیت نسبی، تا پایان اولین جلسه دادرسی می باشد

 

🔹ایراد امر مطروحه:

شرایطی را تصور کنید که یک دعوا در دادگاه مطرح شده است، اما همان دعوا با همان طرفین در دادگاه دیگری در حال رسیدگی می باشد یا دعوایی مرتبط با همین دعوا مطرح شده و در دست رسیدگی است. در چنین شرایطی، خوانده که دعوا بر علیه آن مطرح شده می تواند نسبت به این موضوع اعتراض نماید یا ایراد وارد کند.

 

🔹ایراد عدم اهلیت:

ایراد عدم اهلیت یعنی اینکه یکی از خواهان یا خوانده دعوا امکان اقامه دعوا در دادگاه را ندارند. اهلیت خواهان یا خوانده ناظر بر بالغ، عاقل و رشید بودن آنهاست که در قانون مورد اشاره قرار گرفته است. بر اساس قانون اصولا امکان اعتراض به عدم اهلیت خواهان یا خوانده تا پایان اولین جلسه دادرسی است؛ مگر اینکه بعدا موجب ایراد مطرح شود

 

🔹ایراد اعتبار امر مختومه:

اعتبار امر مختومه به این معنی است که زمانی که یک دعوا مراحل مختلفی از جمله رسیدگی‌ های گوناگون، اعتراض و واخواهی را طی نموده و در نتیجه آن رای قطعی نیز صادر شده است، این دعوا مختومه بوده و دیگر امکان مجدد اقامه ی دعوا با همان شرایط قبل را ندارد. منظور از شرایط قبل این است که نمی توان با اسم همان اصحاب دعوا و موضوع، مجددا رسیدگی را آغاز نمود.

 

🔹ایراد عدم توجه دعوا:

این ایراد بدین معنی ست که دعوا متوجه خوانده فعلی نباشد که پذیرش آن، موجب صدور قرار رد دعوا می گردد و مانعی دائمی در رسیدگی به دعوا می باشد. ایراد عدم ترتب آثار قانونی: یعنی، به فرض اثبات دعوا، دعوا فاقد اثر قانونی باشد.

 

🔹ایراد عدم ترتب آثار قانونی:

ایراد عدم ترتب آثار قانونی به دعوا عبارت است از اینکه بر فرض حقانیت و صداقت خواهان در آنچه که از دادگاه می‌خواهد، خواسته دعوا حتی بر فرض ثبوت، دارای اثر قانونی نمی‌باشد.

 

🔹ایراد عدم مشروعیت دعوی:

این ایراد نیز بدین معنی است که، مورد دعوا، مشروع نباشد که در این حالت، می توان ایراد عدم مشروعیت دعوا را مطرح کرد. به عنوان مثال، طلب ناشی از قمار، نامشروع است و دادگاه با صدور قرار رد دعوا، از رسیدگی به آن، امتناع خواهد کرد.

 

🔹ایراد جزمی نبودن دعوا:

زمانی که خواهان علیه خوانده دعوایی را اقامه می کند باید به ذی‌حقی خود مطمئن باشد. اگر خواهان تنها احتمال بدهد که حقی از او ضایع یا انکار شده است، خوانده می تواند ایراد جزمی نبودن دعوا را مطرح کند، لذا دادگاه نیز قرار رد دعوا صادر خواهد کرد.

 

🔹ایراد عدم نفع:

زمانی که شخصی در دادگاه اقدام به اقامه یک دعوا می کند، فرض بر آن است که هنگام پذیرفته شدن دعوا و صدور حکم، نفعی عاید وی می شود که نتیجه آن حکم است . بنابراین ، در صورتی خواهان دعوایی را در دادگاه مطرح کند و از صدور حکم هیچ گونه نفعی عاید وی نشود، می توان گفت که خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نبوده است به این ایراد، ایراد عدم ذینفعی خواهان نیز گفته می شود 

 

🔹ایراد خارج از مهلت قانونی:

ایراد طرح دعوا خارج از موعد قانونی با این توضیح که طرح دعوا، دارای مهلتی معین بوده و نباید خارج از مهلت، اقدام به طرح دعوا کرد و در صورتی که خواهان، پس از انقضای مهلت، اقدام به طرح دعوا، کرده باشد، این ایراد که سبب صدور قرار رد دعوا می شود، قابل طرح است.

 

🔹ایراد رد دادرس:

ایراد رد دادرس از جمله امکانات قانونی است که به واسطه آن هر یک از اصحاب دعوا می تواند در صورت وجود جهات رد دارس اقدام به طرح آن نموده و سبب ارجاع پرونده به دادرس دیگر و صدور قرار امتناع از رسیدگی شود

 

🔹ایراد عدم احراز سمت:

در صورتی که نماینده خواهان و خوانده دعوا سمت خود را در دادگاه مشخص نکرده باشد، طرف مقابل می تواند به این امر اعتراض نماید که تحت عنوان ایراد عدم احراز سم ت شناخته می شود.

حقوق دان 09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری
۰۳
ارديبهشت

حقوق دان 09017707167

چه محکومیتهایی در سوءِ پیشینه افراد درج می‌گردد؟ 

                                                                                                                                                                                                                                                                                          ایاهمه محکومیت‌ها در برگه استعلام سوءِ‌پیشینه درج می‌شود؟

 

ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ وتبصره یک آن که مقرر می‌دارد: درغیر موارد فوق (در ادامه مطلب به این موارد اشاره می‌شود) مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکوم درج می‌شود لکن در گواهی‌های صادره از مراجع دیربط منعکس نمی‌شود مگر به درخواست مراجع قضایی برای تعیین یا بازنگری درمجازات. با توجه به اینکه صرفا محکومیت قطعی در جرایم عمومی طبق ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ محکوم علیه را در مدت‌های مقرر در ذیل ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی از حقوق اجتماعی محروم می‌کند و با انقضای این مواعد همانطور که در تبصره ۲ ماده ۲۶ قانون مذکور تصریح شده است شخص اعاده حیثیت حاصل می‌کند و آثار تبعی محکومیت وی نیز زایل می‌شود لذا صدور گواهی عدم سوء پیشینه بلامانع بوده ولزومی به درج محکومیت در گواهی صادره نیست.

محکومان موضوع تبصره یک ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ فاقد سابقه محکومیت موثر محسوب می‌شوند ومحکومیت آنان در گواهی‌های صادره درج نمی‌شود مگر آنکه استعلام کننده مرجع قضایی باشد که دراین صورت محکومیت غیر موثر آنان نیز به مرجع مذکور منعکس می‌شود. ماده ۲۵ قانون موصوف نیز بدین شرح می‌باشد: محکومیت قطعی کیفری در جرائم عمدی، پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان، در مدت زمان مقرر در این ماده محکوم را از حقوق اجتماعی به‌عنوان مجازات تبعی محروم می‌کند:

الف- هفت سال در محکومیت به مجازات‌های سالب حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی

ب- سه سال در محکومیت به قطع عضو، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده بیش از نصف دیه مجنیٌ‌علیه باشد، نفی بلد و حبس تا درجه چهار

پ- دو سال در محکومیت به شلاق حدی، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنی علیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه پنج.

امیدوارم توضیحات بالا به شما کمک کرده باشد.اگر سوال بیشتری دارید یا نیاز به راهنمایی خاصی دارید با وکلای حقوق دان تماس بگیرید.

حقوق دان 09017707167

  • وکیل پایه یک دادگستری